[ad_1]
مانند قانون جهانی گرانش نیوتن در فیزیک، قانون عرضه و تقاضا، اصل اساسی تشکیلدهنده نظریههای اقتصادی، به شمار میرود. عرضه و تقاضا نشاندهنده رابطه میان قیمت یک کالا و خدمت و میزان تمایل افراد برای خریداری و فروش آن است. عرضه و تقاضا، تقریباً بر تمامی چیزهایی که میخرید، میفروشید، کسب میکنید و انجام میدهید، اثرگذار است. عرضه و تقاضا از اصلی ترین موارد کنترل کننده انواع پدیدههای اقتصادی هستند. در این نوشتار با عرضه و تقاضا، رابطه آنها و کشش، آشنا میشویم.
تقاضا چیست؟
«تقاضا» (Demand) به مقدار کالا یا خدماتی اطلاق میگردد که که انسانها میتوانند با توجه به امکانات محدودی که در اختیار دارند، خریداری کنند. به صورت کلی، مصرفکننده با هدف کسب مطلوبیت، به مصرف کالاها و خدمات میپردازد. تقاضا به همراه عرضه یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در کنشهای اقتصادی و سازوکارهای بازار به شمار میرود.
تعریف تقاضا
تقاضا برای کالای «الف» نشاندهنده مقادیر مختلفی است از این کالا است که مصرفکنندگان حاضر میشوند در قیمتهای مختلف و در دوره زمانی معین، خریداری کنند البته به شرط ثابت بودن سایر عوامل و شرایط تاثیر گذار. همانطور که بالاتر بیان شد، یکی از نیروهای اقتصادی در بازار، عامل تقاضا است. همچنین، از مهمترین اهداف اقتصاد، برطرفکردن نیازها با توجه به امکانات محدود است.
در حقیقت،فرد نیاز به یک کالا یا خدمات تقاضا را احساس میکند و تقاضا برای آن کالا تا جایی ادامه مییابد که مصرفکننده با مصرف آن احساس سیری کند. در نتیجه، از یک طرف عامل تقاضا ناشی از نیاز به مصرف کالاست و از طرفی دیگر مصرفکننده تا آنجا کالای موردنیازش را تقاضا میکند که از مصرف آن احساس رضایتمندی کند و بدون توجه به محدودیتها تا نقطه سیری آنرا تقاضا کند.
از مهمترین، انگیزههای ایجادکننده تقاضا مطلوبیت یا رضایتمندی است. از نظر مصرفکننده یک کالا تا زمانی ارزش دارد که بتواند با آن رفع نیاز کند و تا جایی کالا را مصرف میکند که با آن به احساس رضایتمندی و مطلوبیت برسد. در واقع، مصرفکننده برای کالایی که بیشترین نیازش را برطرف کند، ارزش بالاتری قائل میشود.
مطلوبیت چیست؟
رضایتمندی یا رضایت خاطری که مصرف کننده از مصرف کالا یا خدمات بدست میآورد، مطلوبیت نامیده میشود. درجه رضایتمندی بدستآمده از مصرف یک کالا یا خدمت همان مطلوبیت است. درواقع بر اساس معیار رضایتمندی یا مطلوبیت، میتوان منحنی تقاضا را استخراج کرد.
عوامل موثر بر مقدار تقاضا چه هستند؟
در ادامه مهمترین عوامل تاثیرگذار بر میزان تقاضا را معرفی کردهایم. این عوامل، از عوامل برونزا به شمار میروند. تعدادی از این عوامل را میتوان به صورت کمی اندازهگیری کرد و بخشی از آنها به صورت کیفی بر رفتار مصرفکننده در هنگام تقاضا، تاثیر میگذارند.
- قیمت کالا
- درآمد مصرفکننده
- قیمت کالاهای ارتباطی یا مرتبط (قیمت کالاهای مکمل یا قیمت کالاهای جانشین)
- قیمت انتظاری
- تعداد متقاضیان بالقوه
- عامل زمان
- شرایط آب و هوا
- تبلیغات
- سن مصرفکننده
- جنسیت مصرفکننده
- محدودیت وجود کالا یا خدماتی خاص
- سن مصرفکننده
- جنسیت مصرفکننده
- مد
- سلیقه مصرفکننده
- رنگ، طعم و ساختار کالا
در ادامه، عوامل موثر بر تقاضا را دقیقتر، بررسی میکنیم.
اثر قیمت (قانون تقاضا): تغییر قیمت یک کالا یکی از مهمترین و شناخته شده ترین عوامل اثرگذار بر یک کالا به شمار میرود. عموماً، بسته به نوع کالای تعریفشده، قیمت کالا میتواند اثر مثبت یا منفی بر تقاضای آن داشته باشد. اصولاً، با افزایش قیمت یک کالا، تقاضا برای آن کاهش پیدا میکند. البته، کالاهایی وجود دارند به نام کالای گیفن که نقضکننده قانون تقاضا هستند و در ادامه، آنها را معرفی کردهایم.
اثر درآمد مصرفکننده: افزایش یا کاهش درآمد، مستقیمترین اثر را بر تقاضا دارد و اغلب، با افزایش درآمد، افراد مصرف و تقاضای خود را افزایش میدهند. توجه داشته باشید که کالای پست، یک استثنا، به شمار میرود.
اثر قیمت کالاهای مکمل: کالاهای مکمل کالاهایی هستند که یکدیگر را به عبارتی، تکمیل میکنند و با یکدیگر، مصرف میشوند. از شناختهشدهترین نمونه کالاهای مکمل میتوان به مسواک و خمیردندان اشاره کرد. کفش و جوراب، مانتو و روسری و بنزین و دستگاه اتومبیل از دیگر نمونهها، هستند.
اثر قیمت کالاهای جانشین: کالاهای جانشین، درواقع، کالاهایی همسان هستند که میتوانند به جای یکدیگر، استفاده شوند. زمانی برای کالایی، کالای جانشین داریم که در عدم حضور کالای اول، بتوانیم از کالای دوم استفاده کنیم. برای نمونه، انواع خمیردندانها جانشین یکدیگر، به شمار میروند. جانشینی کالاها، شدت متفاوت دارد و این شدت بر تاثیر بر تقاضا، اثرگذار است. اگر دو کالا مانند گوشت گوسفند و گوشت مرغ، جانشین یکدیگر باشند، با افزایش قیمت گوشت گوسفند، افراد به مصرف گوشت مرغ روی میآورند و درواقع، تقاضا برای گوشت مرغ افزایش مییابد.
اثر قیمت انتظاری: یعنی انتظارات افراد بر میزان تقاضای آنها در زمان فعلی اثرگذار باشد. برای مثال، اگر افراد انتظار افزایش قیمت دلار ایالات متحده آمریکا را در دو ماه آینده، داشته باشند، تقاضای خرید آن در زمان فعلی، افزایش خواهد یافت.
تابع تقاضا چیست؟
به زبان ساده، تابع تقاضا نشاندهنده رابطه میان مقدار تقاضا و عوامل موثر بر آن، است.
منحنی تقاضا
منحنی تقاضا، درواقع مکان هندسی ترکیبات مختلف موجود در بازار برای مصرفکنندگان است. با بکارگیری منحنی تقاضا میتوانیم، اثر تغییر عوامل موثر بر تقاضا را بهتر، بررسی کنیم. همچنین، منحنی تقاضا به ما نشان میدهد که در هر قیمت، مقدار تمایل فرد برای مصرف چه میزان است. به صورت کلی، در تابع تقاضا، «مقدار» (Quality)، عامل درونزا و «قیمت» (Price) و سایر عوامل تاثیرگذار بر تقاضا، برونزا هستند. بنابراین، در منحنی تقاضا، محور عمودی باید نشاندهنده مقدار و محور افقی باید نشاندهنده قیمت باشد اما عموماً، در نمودارهای رسمشده تقاضا، محور عمودی نشاندهنده «قیمت» (Price) و محور افقی نشاندهنده «مقدار» (Quality) است. در نتیجه، اغلب نمودارهای مشاهدهشده تقاضا، درواقع، منحنیهای معکوس تقاضا هستند.
عرضه چیست؟
«عرضه» (Supply) بخشی از محصولات یا خدمات تولیدشده به شمار میرود که توسط تولیدکنندگان در معرض فروش قرارداده شده است. به صورت کلی، امکان دارد بخشی از محصولات تولیدشده، در انبار نگهداری و عرضه نشود. عرضه، همانند تقاضا، یکی از مهمترین نیروهای اقتصادی بازار است.
تعریف عرضه
عرضه کالایی معین، نشان دهنده این است که در هر قیمت (در صورت ثابت ماندن سایر شرایط)، تولیدکنندگان چه میزان از آنرا در معرض فروش قرار میدهند.
عوامل موثر بر مقدار عرضه چه هستند؟
در این قسمت، به مهمترین عوامل تاثیرگذار بر مقدار عرضه یک کالا یا خدمت، اشاره کردهایم در ادامه، تعدادی از آنها را با جزییات بیشتر شرح میدهیم.
- قیمت کالا
- تکنولوژی بکاررفته در تولید آن کالا
- قیمت عوامل تولید آن کالا
- هزینه تولید کالا
- عرضه کالاهای مرتبط (کالاهای جانشین یا مکمل)
- قیمت انتظاری
- شرایط جوی و اقلیمی
- تعداد عرضهکنندگان
- اثر مالیات یا یارانه
- سیاستگذاریهای دولت
- اکتشاف منابع جدید
- زمان
قیمت کالا
قیمت کالا اثر مستقیم را بر میزان عرضه آن دارد. یعنی با افزایش قیمت، میزان عرضه نیز افرایش مییابد و برعکس. البته این مورد درباره عرضه نیروی کار صدق نمیکند. یعنی با افزایش دستمزد – قیمت نیروی کار – عرضه تا مرحلهای افزایش مییابد و پس از آن، مقدار عرضه نیروی کار، کم میشود.
تکنولوژی بکاررفته در تولید آن کالا
در اینجا، منظور از تکنولوژی یا فناوری، دانش یا تخصص فنی مورد نیاز جهت تولید کالا یا ارائه خدمتی معین است. بهبود فناوری، عرضه را افزایش میدهد. همچنین، افت آن مانند استهلاک ماشینآلات تولیدی یا بروز نبودن دانش فنی، کاهش عرضه را به همراه دارد.
قیمت عوامل تولید آن کالا
تغییر قیمت عوامل تولید مانند دستمزد، اجاره و نرخ بهره اثر معکوس بر مقدار عرضه دارد. برای مثال، با افزایش دستمزد، هزینه عوامل تولید، بیشتر میشود و عرضه کاهش مییابد زیرا تولیدکنندگان نیروی کار کمتری را استخدام خواهند کرد.
عرضه کالاهای مرتبط (کالاهای جانشین یا مکمل)
عرضه کالاهای مشابه، عرضه کالای موردنظر ما را کاهش میدهد. برای مثال، در صوت واردات گوشت برزیلی، تقاضا و به تبع آن، عرضه گوشت گوسفند داخلی، کاهش مییابد.
قیمت انتظاری
اگر تولیدکنندگان انتظار افزایش قیمت را در آینده داشته باشند، میزان عرضه فعلی خود را کاهش میدهند و برعکس.
شرایط جوی و اقلیمی
بیشترین تاثیر این مورد بر عرضه کالاهای کشاورزی است. برای مثال، خشکسالی و کاهش بارش باران در یک سال، کمتر شدن عرضه در سال بعد را به همراه خواهد داشت.
تابع عرضه چیست؟
تابع عرضه، نشاندهنده رابطه ریاضی میان مقدار عرضه و عوامل تاثیرگذار بر آن است.
منحنی عرضه
منحنی عرضه، نمودار هندسی تابع عرضه است. منحنی عرضه نشاندهندهحداکثر مقادیر در معرضه فروش گذاشتهشده توسط تولیدکنندگان به ازای قیمتهای مشخص است.
معرفی فیلم آموزش اقتصاد خرد
اقتصاد خرد یکی از دروس بیانکننده مفاهیم پایهای اقتصاد است و حتی پیش از یادگیری اقتصاد کلان مهم است که اقتصاد خرد آموخته باشید. مبحث عرضه و تقاضا یکی از اولین مباحث مطرحشده در اقتصاد خرد است. برای یادگیری اقتصاد خرد میتوانید از دوره آموزشی سایت که ۴ ساعت و ۲۶ دقیقه است و ۵ درس دارد، استفاده کنید. در ادامه، سرفصلهای مهم این دوره آموزشی را برشمردهایم. در درس اول، با کلیات اقتصاد خرد آشنا میشوید. در درس دوم، تولید در کوتاهمدت را یاد می گیرید. درس سوم به مرور مباحث تولید در بلندمدت اختصاص یافته است. برای یادگیری نظریه هزینه باید به درس چهارم رجوع کنید. سازمان بازار در درس پنجم آموزش داده میشود.
تعادل در اقتصاد چیست؟
در مکان برخورد منحنیهای تقاضا و عرضه با یکدیگر، میگوییم که به تعادل رسیدهایم. «قیمت تعادلی» (Equilibrium Price) قیمتی است که در آن تمایلات مصرفکنندگان و تمایلات تولیدکنندگان به توافق میرسند. یعنی مقدار محصولی که مصرف کنندگان میخواهند خریداری کنند (مقدار تقاضاشده) برابر با مقداری است که تولیدکنندگان قصد فروش آنرا دارند (مقدار عرضه شده). این مقدار مورد تمایل مشترک عرضهکننده و تقاضاکننده، مقدار تعادلی (Equilibrium Quantity) نامیده میشود.
در هر قیمت دیگر، مقدار تقاضا شده با مقدار عرضهشده، برابر نخواهد بود. بنابراین بازار در آن قیمت، تعادل نخواهد داشت. اگر شما تنها مقادیر عرضه و تقاضا را در اختیار داشته و به نمودارهای عرضه و تقاضا دسترسی نداشته باشید، در زمان برابری مقدار کالای تقاضاشده و مقدار کالای عرضهشده، تعادل داریم. یعنی درواقع قیمت و مقدار تعادلی را میتوانید به این صورت، پیدا کنید. کافی است توابع عرضه و تقاضا را مانند معادلات دو مجهولی حل کنید و مقدار تعادلی و قیمت تعادلی را بیابید. توجه داشته باشید که تعادل میتواند انواع مختلفی داشته باشد و پایدار یا ناپایدار باشد.
نمونه سئوال عرضه و تقاضا و تعادل
در نمودار عرضه و تقاضای زیر، وضعیت بازار را در قیمت ۲۰ هزار تومان شرح دهید.
پاسخ نمونه سئوال عرضه و تقاضا
ابتدا، باید معادله عرضه و تقاضا را تشخیص دهیم. مطابق نمودار تقاضا، در قیمت ۲۰،۰۰۰ تومان، مصرفکنندگان متقاضی خرید ۲۰۰ واحد از کالا هستند. همچنین، در قیمت تعادلی یا ۴۰،۰۰۰ تومان، مقدار تقاضا برابر ۱۵۰ واحد است. با بکارگیری این دادهها و معادله خط، میتوانیم تابع تقاضا را تشکیل دهیم.
$$P=aQ+b$$
معادله تقاضا به صورت زیر بدست خواهد آمد.
$$P = -400 Q + 100,000 $$
مطابق نمودار عرضه ارائه شده، در قیمت ۴۰ هزارتومان تعادلی، ۱۵۰ واحد کالا عرضه میشود و در قیمت ۶۰ هزارتومان، مقدار عرضه برابر ۲۰۰ واحد است. معادله عرضه نیز به صورت زیر محاسبه خواهد شد.
$$P=400Q- 20,000$$
برای محاسبه مقدار عرضه و تقاضا، نیازی به بدست آوردن معادلات آنها نیست و اینکار در اینجا، با هدف آموزش انجام شده است. درواقع، همانطور که از نمودارها مشخص است، در قیمت ۲۰ هزار تومان مقدار عرضه برابر ۱۰۰ واحد و مقدار تقاضا برابر ۲۰۰ واحد است. یعنی، مقدار تقاضا از مقدار عرضه بیشتر است و به اندازه ۱۰۰ واحد «مازاد تقاضا» (Excess Demand) داریم. مازاد تقاضا در قیمتی کمتر از قیمت تعادلی مشاهده میشود. همانطور که گفتهشده مطابق قانون تقاضا، در قیمتی پایینتر، مقدار تقاضا افزایش مییابد.
کشش در مبحث عرضه و تقاضا چیست؟
همانطور که بالاتر بیان کردیم قیمت بالاتر، تقاضای کمتر را به همراه خواهد داشت اما برای دانستن میزان کاهش پیدا کردن تقاضا، باید از «کشش» (Elasticity) اطلاع داشته باشید. کشش، درواقع، تغییرات یک متغیر را در برابر متغیری دیگر، میسنجد. عرضه و تقاضا، هر دو نشان دهنده رابطه میان قیمت و مقدار هستندو کشش به ما کمک می کند که بهتر این رابطه را درک کنیم. توجه داشته باشید که کشش در واقع بررسی میزان تغییرات یک متغیر به متغیری دیگر است. یعنی کشش را میتوان برای روابطی فراتر از رابطه میان قیمت و تقاضا به کار برد.
کشش قیمتی تقاضا
نشاندهنده درصد تغییرات در مقدار تقاضاشده از یک کالا یا خدمت تقسیم بر درصد تغییرات بوجود آمده در قیمت است. در واقع، این کشش میزان پاسخ مقدار تقاضا شده را نسبت به تغییرات بوجود آمده در قیمت، اندازهگیری میکند.
کشش قیمتی عرضه
درواقع، نشاندهنده درصد تغییرات در مقدار عرضهشده تقسیم بر درصد تغییرات بوجود آمده در قیمت است. کشش قیمتی عرضه به ما پاسخگویی مقدار عرضهشده به تغییرات در قیمت را بیان میکند.
فرمول کشش چیست؟
در ادامه، فرمول محاسبه کشش را باتوجه به قیمت، نشان دادهایم. در فرمول زیر «P» نشاندهنده «قیمت» (Price) و «Q» نشاندهنده «مقدار» (Quality) است.
$$frac{%triangle Q}{%triangle P}$$
همانطور که از گذشته به خاطر دارید، درصد تغییرات به شکل زیر محاسبه میشود.
فرض کنید که مقدار تقاضا، مطابق نمودار زیر، از ۴ لیوان قهوه به ۶ لیوان قهوه رسیده باشد. اگر درصد تغییرات را محاسبه کنیم، افزایش ۵۰ درصدی در مصرف قهوه داشتهایم.
$$frac{6-4}{4}=%50$$
حال اگر تقاضا برای قهوه از ۶ لیوان به ۴ لیوان برسد، مطابق محاسبات زیر، تقاضا برای قهوه، ۳۳ درصد کاهش پیدا کرده است.
$$frac{4-6}{6}=%33$$
بررسی کشش از دو منظر
در این قسمت، میخواهیم کشش را در نمودار بالا به ترتیب از نقطه A به B و از نقطه B به A محاسبه و با یکدیگر مقایسه کنیم.
حرکت از نقطه A به B
در حرکت از نقطه A به B، درصد تغییرات قیمت، درصد تغییرات مقدار و در نهایت، کشش را محاسبه میکنیم.
- درصد تغییرات قیمت
قیمت قهوه از ۴۵،۰۰۰ تومان به ۳۰،۰۰۰ تومان میرسد. یعنی درصد تغییرات مطابق محاسبه زیر خواهد بود و قیمت ۳۳ درصد کاهش پیدا کرده است.
$$frac{30,000-45,000}{45,000}=-% 33$$
- درصد تغییرات مقدار
مقدار قهوه فروخته شده از ۴ لیوان به ۶ لیوان افزایش پیدا کرده و تغییرات معادل ۵۰ درصد بوده است. یعنی افزایش ۵۰ درصدی در مقدار تقاضاشده برای قهوه داشتهایم.
$$frac{6-4}{4}=%50$$
کشش از تقسیم درصد تغییرات مقدار بر درصد تغییرات قیمت، حاصل میشود.
$$frac{%triangle Q}{%triangle P}=-frac{%50}{%33}=1.5$$
حرکت از نقطه B به A
در حرکت از نقطه B به A، درصد تغییرات قیمت، درصد تغییرات مقدار و در نهایت، کشش را محاسبه میکنیم.
- درصد تغییرات قیمت
قیمت قهوه از ۳۰،۰۰۰ تومان به ۴۵،۰۰۰ تومان میرسد. یعنی درصد تغییرات برابر و قیمت به اندازه ۵۰ درصد افزایش پیدا کرده است.
$$frac{45,000-30,000}{30,000}=%50$$
- درصد تغییرات مقدار
مقدار فروش قهوه از ۶ لیوان به ۴ لیوان رسیده است و درصد تغییرات به صورت زیر محاسبه میشود و مقدار به اندازه ۳۳٪ کاهش داشته است.
$$frac{4-6}{6}=-%33$$
$$frac{% triangle Q}{% triangle P}=frac{% 33}{%50}=0.67$$
محاسبه کشش به روش نقطهای
برای محاسبه کشش به جای بکارگیری درصد تغییرات ساده در مقدار و قیمت، اقتصاددانان از متوسط تغییرات ردصد استفاده میکنند. این روش نقطهای برای محاسبه کشش نامیده میشود و نحوه محاسبه آن به شکل زیر است.
- درصد تغییرات در مقدار
$$frac{Q_{2}-Q_{1}}{(Q_{2}+Q_{1})/2}times 100$$
- درصد تغییرات در قیمت
$$frac{P_{2}-P_{1}}{(P_{2}+P_{1})/2}times 100 $$
مزیت این روش این است که برخلاف روش مطرح شده در بالا، فارغ از اینکه از نقطه a به B حرکت کرده باشیم یا برعکس، به کشش یکسانی میرسیم. در این روش مخرج کسر میانگینی از دو نقطه است و مانند روش قبل نیست.
بکارگیری روش نقطهای در محاسبه کشش میان دو نقطه A و B
در این قسمت، از روش نقطهای در محاسبه کشش میان دو نقطه استفاده میکنیم.
- درصد تغییرات مقدار
$$frac{6-4} {(6+4)/2} times 100=% 40$$
- درصد تغییرات قیمت
$$frac{3-4.5} {(3+4.5)/2} times100= – %40$$
- کشش قیمتی تقاضا
$$frac {%40} {%40}$$
این روش در واقع میانگینی از کشش تقاضا را میان دو نقطه روی نمودار برای ما فراهم میکند. توجه داشته باشید که کشش ۱، میان دو کشش ۰٫۶۷ و ۱٫۵۲ که در نمونههای بالا حساب کردیم، قرار دارد. ما دو نقطه داشتیم و کشش را معادل حرکتهایی در طول یک منحنی در نظر گرفتیم. همان طور که بالاتر گفته شد، بهتر است کشش همانند نقطه در نظر گرفته شود. برای محاسبه به این روش، باید فرمول جدیدی را برای استفاده بوجود بیاوریم.
$$frac {%triangle Q} {%triangle P} = E$$
همچنین، میدانیم که امکان نوشتن درصد تغییرات قیمت به شکل زیر نیز وجود دارد.
$$frac {triangle P} {P}$$
از طرفی دیگر، میتوانیم درصد تغییرات مقدار را نیز به صورت زیر بنویسیم.
$$frac {triangle Q} {Q}$$
پس میتوان معادله اصلی را به شکل زیر تغییر داد.
$$frac { frac {triangle Q} {Q} } {frac {triangle P} {P}}$$
در نهایت میتوان معادله را به شکل زیر نوشت.
$$frac {triangle Q.P} {triangle P.Q}=frac{triangle Q}{triangle P}times frac{P}{Q}$$
در نمودار بالا، شیب برابر $$frac{3-4.5}{6-4}=0.75$$ است یعنی معکوس شیب برابر $$frac{1} {0.75} = 1.33$$ است. با وارد کردن این دادهها در فرمول بالا به عدد زیر میرسیم.
$$1.33times frac {4.5} {4}= 1.5$$
این نوع تحلیل، کشش را به صورت نقطهای محاسبه میکند. با این روش نیز به کششی دست یافتیم که در بالا کشش را از نقطه A به نقطه B محاسبه کردیم.
کشش قیمتی عرضه چیست؟
تحلیل کشش تا به اینجا تنها برای تقاضا استفاده شده است اما میتوان همین اصول را برای عرضه نیز به کار برد. همانطور که کشش تقاضا بررسی کننده پاسخگویی تقاضا به تغییرات قیمت است، کشش قیمتی عرضه، پاسخگویی مقدار عرضه شده به تغییرات قیمت را نشان میدهد. هرچه کشش یک شرکت یا بنگاه اقتصادی بیشتر باشد، بیشتر میتواند در زمان افزایش قیمتها، عرضه خود را افزایش دهد. کشش قیمتی عرضه را میتوان به هر دو روش خطی و نقطهای همانند کشش قیمتی عرضه، محاسبه نمود.
کشش درآمدی تقاضا چیست؟
همان طور که بالاتر بیان شد، انواع کالاها را در اقتصاد میتوان بسته به تغییر رفتار مصرفکننده نسبت به تغییرات درآمد، در دستهبندیهای لوکس، گیفن، پست، ضروری و عادی قرارداد. این پاسخدادن به تغییر «درآمد» (Income) را همچنین میتوان با کشش درآمدی تقاضا اندازه گیری کرد. معادله به شکل زیر خواهد بود.
$$frac {% triangle Q} { % triangle Income}$$
مثبت بودن یا منفی بودن پاسخ نهایی اطلاعات مفیدی درباره نظر مصرف کننده راجع به کالا، فراهم میکند. کالای نرمال یا کالای عادی دارای کشش درآمدی منفی است. اگر درصد تغییرات درآمد مثبت باشد، درصد تغییر در مقدار نیز مثبت خواهد بود و برعکس. کالای پست، دارای کشش درآمدی منفی است یعنی اگر درصد تغییرات درامد مثبت باشد درصد تغییرات مقدار منفی خواهد بود و برعکس.
جمع بندی فرمولهای محاسبه کشش در مبحث عرضه و تقاضا
کشش راهی برای سنجش پاسخ به تغییرات است که توسط درصد تغییرات در یک متغیر تقسیم بر دردص تغییر در متغیر دیگر، اندازهگیری میشود. هر دو نوع فرمول یاد شده برای اندازه گیری کشش در موقعیتهای متفاوت مهم هستند. این موراد را میتوان با فرمول های زیر محاسبه کرد.
فرمول اصلی | فرمول نقطهای | فرمول خطی |
$$frac {% triangle Q} {% triangle P}$$ | $$frac {triangle Q} { triangle P}times frac {P_{1}+ P_{2}} {Q_{1} + Q_{2}}$$ | $$frac {triangle Q} {triangle P} times frac {P} {Q}$$ |
از آنجاییکه کشش اندازهگیریکننده پاسخگویی به تغییرات است میتوان از آن برای سنجش کشش قیمتی عرضه، کشش متقاطع قیمتی تقاضا و کشش درآمدی تقاضا نیز استفاده کرد. برای محاسبه این موراد میتوانید فرمولهای زیر را به کار برد.
کشش قیمتی عرضه | کشش متقاطع قیمتی تقاضا | کشش درآمدی تقاضا |
$$frac {% triangle Q_{s}} {% triangle P}$$ | $$frac {% triangle Q_{A}} {% triangle P_{B}}$$ | $$frac {% triangle Q} {% triangle I}$$ |
دستهبندی انواع کشش بر حسب مقدار
کشش را میتوان به ۳ دسته قابل توجه زیر تقسیم بندی کرد.
- کاملا کششپذیر: تقاضای کاملاً کشش پذیر تقاضایی است که در آن عدد کشش بزرگتر از ۱ محاسبه میشود. یعنی پاسخگویی به تغییرات قیمت بسیار بالاست.
- کاملاً بدون کشش: کشش های کمتر از ۱ نشاندهنده پاسخگویی کمتر به تغییرات قیمت هستند و تقاضایی بدون کشش را نشان میدهند.
- کشش واحد: «کشش واحد» (Unitary Elasticity) نشاندهنده پاسخدهی متناسب تقاضا یا عرضه هستند.
اگر | سپس | نامیده میشود |
درصد تغییرات مقدار< درصد تغییرات قیمت | $$frac {% triangle Q} {% triangle P}>1$$ | کششپذیر |
درصد تغییرات مقدار= درصد تغییرات قیمت | $$frac {% triangle Q} {% triangle P}=1$$ | کشش واحد |
درصد تغییرات مقدار > درصد تغییرات قیمت | $$frac {% triangle Q} {% triangle P}<1$$ | کششناپذیر |
تشخیص اندازه کشش در نمودار
اگر بخواهیم کشش را برای هر نقطه در منحنی تقاضا محاسبه کنیم، میتوانیم مطابق تصویر زیر منحنی تقاضا را به ۳ بخش کششپذیر، کشش واحد و بدون کشش تقسیم کنیم. یعنی اثرگذاری تغییر قیمت به محل قرارگیری در نمودار، بستگی دارد.
محاسبه کشش
در این بخش، کشش را در نقاط مختلف نمودار تقاضای بالا، محاسبه میکنیم.
$$frac {triangle Q} {triangle P}times frac{P}{Q}=
frac{9} {6.75}times frac {4.5} {3}=2$$
$$frac {triangle Q} {triangle P}times frac{P}{Q}=
frac{9} {6.75}times frac {3} {5}=0.8$$
$$frac {triangle Q} {triangle P}times frac{P}{Q}=
frac{9} {6.75}times frac {3.375} {4.5}=1$$
در واقعیت، برای تشخیص کششپذیری و کشش ناپذیری تنها نقطهای که باید بیابیم، نقطهای با کشش واحد یا نقطه $$C$$ است.
کالای پست چیست؟
«کالای پست» (Inferior Good) کالایی است که تقاضای مصرف کننده برای مصرف آن، با افزایش درآمد، کاهش مییابد. اغلب، کالاهای پست، جانشینهای ارزانقیمت «کالای عادی» (Normal Good) یا «کالای ضروری» (Necessary Good) مانند غذا به شمار میروند. برای مثال، با کاهش درآمد یک فرد، امکان دارد او به خرید کالاهای پست که قیمتی کمتر از کالاهای عادی دارند، روی بیاورد. با افزایش مجدد دستمزد، محتمل است که فرد به جای مصرف کالاهای پست، کالاهای عادی را مصرف کند.
در واقع، عبارت «پست» نشاندهنده کیفیت کالا نیست بلکه نمایانگر قیمت و ارزش فرضی آن است. این امکان وجود دارد که ارزش کالای پست پایینتر از کالاهای عادی با شرایط همسان باشد اما در سایر موارد این کالاها کیفیت برابری دارند.
در حقیقت، در بعضی موارد، کالای عادی و کالای پست همسان، از ترکیبات اولیه یکسانی تشکیل شدهاند و تنها تفاوت آنها نحوه بستهبندی و قیمت آنهاست. در واقع، با کاهش «درآمد قابل مصرف» (Disposable Income) این امکان بیشتر وجود دارد که فرد متقاضی مصرف کالاهایی با قیمت کمتر بشود.
کالای گیفن چیست؟
همانطور که پیشتر بیان شد، مطابق قانون تقاضا قیمت و مقدار کالای تقاضا شده با یکدیگر رابطه معکوس دارند. یعنی با افزایش قیمت، مقدار تقاضا برای کالا کاهش خواهد یافت و برعکس. کالای گیفن، کالایی است که با افزایش قیمت، افراد، مقدار بیشتری از آنرا تقاضا خواهند کرد.
در واقع، کالای گیفن از انواع کالاهای پست بدون جایگزین است. در نتیجه، با تغییرات قیمت، اثر جانشینی اعمال نمیشود. از مثالهای کالای گیفن میتوان به نان اشاره کرد. افراد فقیر با افزایش قیمت نان، مقدار بیشتری از آنرا مصرف میکردند که «پارادوکس گیفن» (Giffen Paradox) نامیده میشود.
معرفی فیلم آموزش اقتصاد خرد و کلان
یکی از بهترین روشها برای مرور مفاهیم درسی در کوتاهترین زمان ممکن، مشاهده فیلمهای آموزشی است. برای مرور نمونه سئوالات مباحث اقتصاد خرد و کلان کنکور ارشد، میتوانید از دوره آموزشی تدوین شده توسط «سایت» استفاده کنید. این دوره آموزشی در ۳ ساعت و ۸ درس تهیه شده است. در این دوره میتوانید تستهای کنکور مدیریت را از سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۷ مرور کنید.
بررسی اثر قیمتی و مقداری با کشش
فرض کنید که صاحب کافیشاپی بخواهد قیمتهای خود را افزایش دهد. صاحب کافیشاپ باید در تصمیمگیری برای افزایش قیمت، این را مدنظر قرار دهد که آیا درآمد افزایش پیدا خواهد کرد یا کاهش.
- با افزایش قیمت، شما درامد را به ازای واحدهای فروخته شده افزایش میدهید (اثر قیمتی)
- با افزایش قیمت شما تعدا واحدهای کمتری خواهید فروخت (اثر مقداری)
این دو مورد برخلاف یکدیگر عمل میکنند. برای اینکه تعیین کنیم کدام مورد بر مورد دیگر غلبه می کند باید به کشش توجه کنیم. زمانی که نقطه ما کششپذیر باشد، درصد تغییرات در مقدار بیشتر از درصد تغییرات در قیمت خواهد بود. یعنی اگر قیمت را افزایش دهیم، اثر مقداری بر اثر قیمتی غلبه خواهد داشت و درآمد در نهایت کاهش مییابد. زمانی که در نقطه کشش ناپذیر قرار داشته باشیم، درصد تغییرات در مقدار، کمتر از درصد تغییرات در قیمت است. یعنی با افزایش قیمت، اثر قیمتی پررنگتر از اثر مقداری خواهد بود و درآمد در نتیجه آن افزایش خواهد یافت.
اولین نکتهای که باید مدنظر داشته باشیم این است که در نقطهای با کشش واحد، درآمد حداکثر میشود. اگر در نقطه کششپذیر قرارگرفته باشید، غلبه اثر مقداری بر اثر قیمتی، بیشتر خواهد بود. یعنی با کاهش دادن قیمتها، درآمد بدست آمده از فروش واحدهای بیشتر، پررنگتر از درآمد از دست رفته ناشی از کاهش قیمت خواهد بود.
اگر در نقطه کشش ناپذیر قرار گرفته باشید، اثر قیمتی پررنگتر از اثر مقداری است. یعنی با افزایش دادن قیمتها درآمد بدست آمده از قیمتهای بالاتر بر درآمد از دست رفته ناشی از فروش کمتر واحدهای کالا، غلبه خواهد کرد.
افزایش قیمت | کاهش قیمت | |
کششپذیری قیمت | کاهش درآمد/مخارج | افزایش درآمد/مخارج |
کششناپذیری قیمت | افزایش درآمد/مخارج | کاهش درآمد/مخارج |
توجه داشتید که هرجا اسمی از درآمد برده شده بود به مخارج نیز توجه کردیم. زیرا هر هزارتومان کسبشده توسط کافیشاپ، نشاندهنده هزار تومانی است که مصرفکننده خرج کرده است. بنابراین، اگر درآمد شرکت در حال افزایش باشد، مخارج مصرفکننده نیز در حال افزایش است.
کششپذیری مطلق و کششناپذیری مطلق چه هستند؟
کالایی را در نظر بگیرید که حتی اگر قیمت آن به مقدار بسیار اندکی افزایش یابد، شما آنرا خریداری نخواهید کرد. درواقع، فروشنده این نوع از کالاها میداند که حتی اگر قیمت را به اندازه بسیار ناچیز، افزایش دهد، هیچ واحدی از کالا را نخواهد فروخت. یعنی کشش تقاضا برابر بینهایت است. این حالت را «کششپذیر مطلق» (Perfectly Elastic) مینامیم.
$$E_{D}=infty$$
کششناپذیری مطلق
بازاری را در نظر بگیرید که در آن شرکت یا بنگاه اقتصادی، میتواند بدون تغییر دادن مقدار کالای ارائهشده، قیمت را به صورت مداوم افزایش دهد. برای درک بهتر مفهوم، فرض کنید مسموم شدهاید و جان شما در خطر است و به پادزهر احتیاج دارید. احتمالاً، تغییر قیمت در شما واکنشی را بر نمیانگیزاند. یعنی پادزهر هر قیمتی داشته باشد، شما میخواهید آن را تهیه کنید. در این شرایط، تقاضا به صورت مطلق کششناپذیر است. یعنی اگر قیمت افزایش یابد، مقدار کالای تقاضاشده تغییر نخواهد کرد. یعنی کشش تقاضا برابر صفر است.
$$E_{D}=0$$
معرفی فیلم آموزش مدیریت رفتار مصرفکننده
برای آشنایی بیشتر با رفتار مصرفکننده در اقتصاد و مدیریت و مباحث پیرامون آن مانند تاثیرگذاری رفتار مصرفکننده بر عرضه و تقاضا، آموزش بالا را به شما پیشنهاد میکنیم. این آموزش ویدیویی توسط «سایت» و در ۱۲ درس تدوین شده است. آموزش حاضر، در درس اول حاوی کلیات رفتار مصرفکننده خواهد بود. در درس دوم و سوم به ترتیب به مباحث ادراک و یادگیری پرداخته شده است.
مبحث انگیزش در درس چهارم مطرح میشود. درس پنجم و ششم به ترتیب به آشنایی با نگرش و تغییر آن میپردازند. در درس هفتم مباحث پیرامون خودپنداره و شخصیت بررسی خواهند شد. درس هشتم راجع به تاثیر گروه و رهبران ایده است. در درس نهم و دهم به ترتیب خرده فرهنگ سِنی و فرهنگ و مصرف بررسی میشوند. درس یازدهم درباره نوآوری و مد و درس دوزادهم شامل مباحث تصمیمگیری است.
کششپذیری نسبی چیست؟
مفهوم کششپذیری مطلق و کششناپذیری مطلق ما را به سمت بحث کششپذیری نسبی، راهنمایی میکند. به صورت کلی، با اینکه هر نمودار بخشی کششپذیر، کششناپذیر و با کشش واحد دارد، مقایسه این نمودارها به میآموزد که کدام بازارها در برابر تغییرات قیمت به صورت تقریبی پاسخگوتر هستند. یعنی در این بازارها، با تغییر قیمت، مقدار عرضه یا تقاضاشده چه تغییری را تجربه میکنند.
جهت تشخیص اینکه نمودارها کششپذیر هستند یا خیر، کافیاست آنها را با حالتهای مطلق کششپذیری و کششناپذیری، مقایسه کنیم. نموداری که بیشتر شبیه نمودار کششپذیر مطلق باشد، کشش پذیرتر است و برعکس.
عواما تاثیرگذار بر کشش نسبی چه هستند؟
در ادامه، به صورت موردی، عوامل تاثیرگذار بر کشش نسبی را شرح دادهایم.
تقاضا
- در دسترسبودن کالاهای جانشین
- مورد نیاز بودن کالا
- درآمد
عرضه
- در دسترس بودن منابع
- خلاقیت درفناوری
- موانع ورود
- زمان
سخن پایانی
عرضه و تقاضا از اساسیترین و اصلی ترین مفاهیم اقتصاد و رکن مهم اقتصاد بازار محسوب میشود. تقاضا به مقدار محصول یا خدمتی اطلاق میشود که برای خریداران مطلوب باشد. مقدار تقاضا، مقداری از محصول یا خدمت است که مردم مایل به خریدن آن با قیمتی مشخص هستند، رابطهی میان قیمت و مقدار تقاضا به رابطهی تقاضا معروف است. عرضه نشاندهندهی مقدار کالا یا خدمت موجود در بازار است. مقدار عرضه به مقدار محصول یا خدمتی گفته میشود که تولیدکننده مایل به تأمین آن با قیمت مشخص است. بنابراین، قیمت – یکی از مهمترین سیگنالدهندههای اقتصادی – بازتابی از عرضه و تقاضاست.
[ad_2]
لینک منبع